«همدلی» به بهانه ناآرامی‌های اخیر در شرق اصفهان بر سر آب زاینده‌رود، بخش‌هایی از گزارش بانک جهانی پیرامون منابع ایران را ترجمه کرد

امنیت آب در ایران؛ چالش‎ها و فرصت‌ها
همدلی| ایران در متشنج‌ترین منطقه آبی جهان قرار دارد و یکی از آسیب پذیرترین کشورها نسبت به مسئله آب است. بی‌تردید، ایران جمعیت بیشتر و محصولات اقتصادی مصرف‌کننده آب بیشتری را در مقایسه با سایر کشورهای منطقه داراست. از این‌رو نسبتِ برداشت آب‌های در دسترس در این کشور از سایر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا  به طرز قابل توجهی بیشتر است. ۹۰ درصد جمعیت ایران و تولید ناخالص داخلی این کشور در مناطقی متمرکز شده‌اند که برداشت  آب در آن‌ها بر بهره‌وری پایدار از منابع آبی پیشی گرفته و بنابراین اقداماتی نیاز است تا این اطمینان به وجود آید که دسترسی به آب و رقابت بر سر آن، به محدودیتی برای رشد و رفاه آینده این مناطق بدل نمی شود.
به ‌رغم شرایط موجود، بهره‌وری آب در ایران پایین است. عمده مصرف آب در این کشور در بخش کشاورزی است و بازده اقتصادی در بخش آب‌های کشاورزیِ این کشور در پایین‌ترین سطح در میان کشورهای منطقه قرار دارد. قیمت آب شهری در ایران از پایین ترین‌ها در جهان است و این مبالغ اندک با توجه به ارزش آب و نیاز به نگهداری آن، موجبات تضعیف و ناپایداری خدماتِ سازمان‌های آب این کشور را فراهم آورده و دولت را مجبور به پرداخت یارانه‌های بسیار هنگفتی برای پوشش هزینه‌های خدمات، اقدامات و عملکردها و نیز هزینه‌های نگهداری منابع آبی کرده است.
هرچه آب کمیاب‌تر شود، محیط زیست بیشترین رنج را متحمل خواهد شد. دریاچه‌هایی که دیگر تقریبا چیزی از آن‌ها باقی نمانده است و زمین‌های باتلاقی ایران هشدار دهنده این کمیابی فزاینده‌اند چنان که هر سال بیش از سال گذشته شاهد از میان رفتن آن‌ها هستیم. بحران‌های آبی اگر بدون مدیریت رها شوند، هزینه‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی قابل توجهی را می‌توانند به جامعه تحمیل کنند. به ‌رغم تاریخ طولانی و موفق ایران در مدیریت منابع آبی، امروزه چالش‌های قدیمی در این کشور ضرورت بیشتری یافته و چالش‌های نوین نیز سر بر آورده‌اند. توجه به چالش‌های آبی در ایران نیازمند اصلاحات مداوم سیاسی است چنان‌که تجزیه و تحلیل‌ها در سطوح ملی و منطقه‌ای به منظور اولویت‌بندی مداخلات در زمینه‌های خاص، ضروری به نظر می‌رسد.


ترجمه: زهرا شریعتی‌فر‪-‬
سنت دیرینه ایران در مدیریت منابع آبی
ایران دارای رسوم و سنت‌های قوی در مدیریت منابع آبی بوده و در طول تاریخ، منابع آبی خود را در شرایط آب و هوایی بسیار متغیر و خشک به شکل موفق مدیریت کرده است. بیش از ۲۵۰۰ سال پیش پارسیان قنات‌ها را گسترش دادند. قنات‌ها سیستم مدیریت آب‌های زیرزمینی منحصر به فرد در مناطق بیابانی به منظور برداشت آب از چاه‌های مادر و انتقال آن‌ها به فاصله‌های دور و نیز آبیاری زمین‌ها و یا عرضه آن به شهرهای کوچک بوده است. نوآوری‌های فنی پارسیان در این حوزه به قنات‌ها محدود نشدند. آن‌ها آبراهه‌ها را قرن‌ها پیش از رومی‌ها ساختند و کانال‌ها و سدها را گسترش دادند و از اولین ملت‌هایی بودند که موفق به کنترل سیل و ایجاد زیرساخت‌های انتقال آب شدند. ایرانیان همچنین دارای سیستم نظارتی قدرتمند بر منابع آبی با مقررات قاطع و سخت، مکانیسم‌های بازار و رصد و پایش منابع آبی بوده‌اند. با این حال، نشانگانِ کنونی در ایران، حاکی از کمبود شدید آب همراه با تقاضای فزاینده، استفاده ناپایدار از منابع آبی و بهره‌وری پایین آب است که همگی این‌ها تشدید کننده چالش‌های آبی در ایران است. از این‌رو دولت این کشور شناسایی مسائل حوزه آب راه درک نموده و آن را در اولین بخش برنامه ششم توسعه این کشور در سال‌های 2016 تا 2021 مورد توجه قرار داده است.
علائم کمبود شدید آب
1-امکان قرارگیری ایران در معرض  تنش‌های ناشی از کمبود آب، بسیار بیشتر از متوسط جهانی است:
علائم زیست محیطی در بحران آب از جمله خشک‌شدن دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و زمین‌های باتلاقی به فرونشینی زمین‌ها و آلودگی آب‌ها در این کشور منجر شده است. در غرب ایران، دریاچه ارومیه که بزرگترین دریاچه در خاورمیانه و یکی از بزرگترین دریاچه‌های اشباع از نمک دنیا به حساب می‌آید، کاهش حجمی حدود ۸۸ درصد ابعاد خود را در دهه ۱۹۷۰ در نتیجه خشکسالی‌ها، استفاده از آب‌های ورودی به این دریاچه، انحراف ورودی و نیز کاهش حجم آب ورودکننده به آن تجربه می‌کند. در شرق این کشور، دریاچه هامون نیز در حال کوچک‌شدن است. در مرکز ایران زاینده‌رود در فصول خشک سال تهی از آب می شود که این فشار بر اکوسیستم‌های آبی  منطقه و زمین‌های باتلاقی گاوخونی را سبب گردیده است. این روال را به طور مشابه می‌توان در نقاط متعدد دیگری از این کشور مانند دریاچه پریشان و شادگان و زمین‌های باتلاقی آن‌ها مشاهده نمود. این‌ها در حالی است که ایران به موجب قرارداد 1971 رامسر متعهد به حفاظت از دریاچه‌هاست.
فرونشست زمین‌ها و پدیدار شدن گودال‌ها و چاله‌ها بر زمین‌های زیر کشت در این کشور تاثیرات قابل توجهی داشته‌اند و این‌ها نیز از دیگر نشانه‌های برداشت‌های غیر اصولی و ناپایدار آب‌های زیرزمینی به حساب می‌آیند. تمام این عوامل منجر به کمبودهای متناوب آب در بخش کشاورزی و صنعتی و خانگی شده است.
2- شرایط جوی و آب و هوای خشک از  مهمترین  تهدیدها برای جمعیت و اقتصاد ایران به حساب می‌آیند:
صنعت کشاورزی ایران به شدت به شرایط آب و هوایی خصوصا خشکسالی حساس است. برآوردها نشان می‌دهند حتی انحراف کوچکی به اندازه یک میلیمتر کمتر از متوسط بارش‌ها می‌تواند منجر به از دست رفتن رقمی معادل ۹۰ میلیون دلار از اقتصاد این کشور گردد. از آنجا که تامین امنیت غذایی از اولویت‌های این کشور به حساب می آید نیاز است تا در دوران‌های خشکسالی مقادیر زیادی غذا به آن وارد شود. در دوره خشکسالی سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ ، ایران نزدیک به ۸۰ درصد گندم مورد نیاز خود را وارد نمود و به یکی از بزرگترین واردکنندگان گندم جهان در آن زمان تبدیل شد. آثار مدیریت نشده خشکسالی می‌تواند بر معیشت مردمان مناطق روستایی نیز اثرگذار باشد و منجر به مهاجرت روستاییان به شهرها و به دنبال آن طرح مسائل توسعه اجتماعی در مراکز شهری شود.
ایران نسبت به مسئله سیل بسیار آسیب‌پذیر است. به طور متوسط سیل جان بیش از ۱۳۰ هزار نفر را هر سال می‌گیرد و زندگی حدود ۱۱ میلیون نفر در دو دهه اخیر قرن بیستم در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است. برآورد سالانه تاثیر اقتصادی سیل نشان می‌دهد این پدیده به تنهایی حدود نیم درصد از تولید ناخالص داخلی است. این نرخ، آسیب‌های غیر مستقیم اقتصادی سیل مانند توقف در زنجیره عرضه را شامل نشده است. تغییرات شرایط آب و هوایی به این معنی است که شدت چالش‌های مربوط به آب در نقاط مختلف ایران متفاوت است و این امر لایه‌ای از پیچیدگی را به مدیریت و برنامه‌ریزی منابع آبی این کشور می افزاید.
رانه‌های بحران‌های بالقوه آب در ایران
در طول ۵۰ سال گذشته جمعیت ایران ۴ برابر افزایش داشته که این افزایش، فشار زیادی را بر منابع آبی این کشور وارد آورده است. جمعیت ایران از ۱۰ میلیون نفر در اوایل قرن  ۱۹ میلادی به ۷۹ میلیون نفر در سال ۲۰۱۵ میلادی رسیده است. به طور مشابه جمعیت شهری آن نیز در همین بازه زمانی از 7.3 میلیون نفر به ۵۸ میلیون نفر افزایش داشته است. امروزه 73.5% جمعیت ایران در مناطق شهر زندگی می‌کنند. 8 شهر بزرگ ایران جمعیتی بیش از یک میلیون نفر دارند و این بدان معنی است که تقاضای افزایش یابنده برای آب شرب و آب جهت آبیاری مزارع این کشور جهت تامین غذا قابل توجه است.
1- استفاده بی دوام از منابع آبی یکی از  مهم‌ترین رانه‌های بالقوه بحران آب در این کشور به حساب می‌آیند:
۲۵ درصد مصرف آب در ایران از منابع بی دوام و ناپایدار است. این بدین معنی است که ۲۵ درصد کل حجم آب این کشور از آبراه‌ها، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها استحصال می‌شوند و این میزان بسیار بیشتر از حجم آبی است که به چرخه هیدرولوژیکی این کشور مجددا وارد می‌شود.
امروز ایران در میان کشورهای با بیشترین حجم آب‌های زیرزمینی در جهان قرار دارد. برآورد می‌شود که منابع آب‌های زیرزمینی ۵۵ درصد از تقاضای آب کل در این کشور را تامین نمایند. تخلیه و تهی‌سازی منابع آبی زیرزمینی آسیب‌های برگشت‌ناپذیری را به اکوسیستم‌های آبی و جانداران ساکن در سطوح آبی و برای مثال دریاچه ارومیه وارد می‌آورد. برداشت‌های غیر اصولی از منابع آب‌های زیرزمینی نیز منجر به کاهش این آب‌ها، فرونشست زمین‌ها و کاهش کیفیت آب شده است.
2- به ‌رغم بحران قریب الوقوع آب، بهره‌وری کل آب در ایران در میان پایین‌ترین‌ها در منطقه رده‌بندی می شود:
بهره‌وری کل آب به عنوان ستانده اقتصادی (GDP)در یک واحد (متر مکعب) از آبِ استحصال شده تعریف می‌شود. سهم عمده‌ای از مصرف آب در ایران در بخش کشاورزی است و بازدهی‌های اقتصادی آب‌های کشاورزیِ ایران نسبت به سایر کشورهای منطقه بسیار پایین است. افزایش بهره‌وری آب در ایران موضوعی چالش برانگیز بوده و نیازمند سیاست‌های به دقت طراحی شده شامل نگهداری آب، صرفه‌جویی در مصرف آن و باز توزیع آب به بخش‌های بیشتر بهره‌ور است.
3- برای تلاش جهت تنوع بخشی به اقتصاد و بهبود امنیت غذایی ملی، دولت از بخش کشاورزی با پرداخت یارانه‌های انرژی و آب حمایت کرده است:
این سیاست در بحبوحه جنگ ایران و عراق ضروری تلقی می‌گردید و امروزه بخش کشاورزی سهمی برابر با 92.8%  از حجم کل آب مصرفی کشور را در اختیار دارد در حالی‌که تنها ۲۳ درصد از مشاغل ایجاد شده به این بخش متعلق است و نقش آن در تولید ناخالص داخلی این کشور تنها ۱۳ درصد می‌باشد. کارایی سیستم‌های آبیاری در این کشور پایین است (کمتر از ۳۲ درصد) که بخشی از آن به دلیل یارانه‌های پرداختی به انرژی و آب می‌باشد. شیوه‌های آبیاری بیشتر به روش‌های سنتی آبیاری توجه می‌کنند تا دسترسی به منابع کنونی آب. قیمت خرید تضمینی غلات، بخش کشاورزی را به یکی از بزرگترین سهامداران بحران آب در ایران بدل نموده است. پرداخت یارانه‌های عظیمِ مصرف انرژی در بخش کشاورزی، منجر به خروج آب‌های زیرزمینی گردیده و حفر چاه را به لحاظ اقتصادی امکان پذیر نموده که این خود سهم بزرگی در تخلیه سفره‌های آبی زیرزمینی این کشور دارد.
4- ایران در میان کشورهایی با کمترین تعرفه‌های آبی شهری در خاورمیانه و جهان قرار دارد:
صورتحساب‌های آب در تهران 10 بار ارزان‌تر از صورتحساب‌های آب در ابوظبی و ۲۰ بار کمتر از مشابه خود در لندن است. عدم موفقیت درتنظیم قیمت متناسب با خدمات آب، افزایش بی رویه در مصرف آن را به دنبال داشته و ثبات مالی سازمان‌های امور آب را از میان می‌برد. صرف هزینه جهت اطمینان از پایداری بلند مدت خدمات آبی و سطوح قابل قبول سرمایه‌گذاری در بخش‌های عملیاتی، نگهداری، سیستم‌های توزیعی آب و نیز زیرساخت‌ها و البته آموزش کارکنان این بخش ضروری است. فقدان ثبات مالی در بخش خدمات آبی می‌تواند به شدت ظرفیت‌های مقابله با هدر رفت آب را تضعیف کرده و منجر به وخیم‌تر شدن کیفیت آب و نیز تنزل و کاهش سطحِ آب شیرین اکوسیستم‌ها شود.
5- ایرانیان دسترسی به منابع آب بهداشتی دارند اما کیفیت دسترسی و سطوح خدمات در این کشور مختلف و متفاوت است:
بالغ بر ۹۶ درصد از ایرانیان به منابع آب شرب باکیفیت و ۹۰ درصد از آن‌ها به امکانات بهداشتی و درمانی بهبود یافته دسترسی دارند که از این لحاظ ایران در جایگاهی مشابه با سایر کشورهای منطقه  قرار می‌گیرد. با این حال منابع آلودگی که عمدتا از سوی بخش کشاورزی تولید می شوند موجب آن شده که سطوح بالایی از نیترات کیفیت آب لوله‌کشی را از میان ببرد. علاوه بر این، کمبود شبکه مناسب فاضلاب در این کشور به این معنی است که آب شیرین ِآن از کیفیت بالایی برخوردار نیست.
6- تفکیک‌های سازمانی، تلاش‌ها جهت تشریک مساعی و نوآوری را تضعیف نموده و از میان می‌برد:
فقدان چارچوب قانونیِ قدرتمند، اقدامات اجرایی ضعیف و همکاری‌های نامناسب سازمانی همگی بازدارنده تلاش‌ها در جهت مدیریت یکپارچه منابع آبی بوده است. عدم پذیرش نوآوری‌های نوین مانند تصفیه فاضلاب و تکنولوژی‌های استفاده مجدد از آب می‌تواند کشوری همانند ایران که با افزایش تقاضای آب مواجه است را با مشکل روبرو سازد. کنترل و نظارت ضعیف بر منابع آبی(مانند ابهام در حقوق مالکیت زمین‌ها و منابع آبی) نظم‌دهی به مصارف آبی را دشوار می‌سازد. در بخش مدیریت آب‌های کشاورزی، سازمان‌های جزیره‌ای، بهبودها در بهره‌وریِ زمین‌های آبیاری شده را با چالش‌های بیشتری روبرو می سازند.
7- عملکرد سازمان‌های امور آب به‌واسطه سیاست‌های دولتی به شدت مقید و محدود می‌گردد:
پایین نگاه داشتن نرخ‌ها در راستای اهداف اجتماعی ، تاثیرات معکوسی بر عملکرد مالی شرکت‌های آب و فاضلاب شهری دارد. یارانه‌های غیر مستقیم به شکل سرمایه‌گذاری و حذف حساب‌های پرداخت نشده موجب سردرگمی بیشتر در تصمیمات مدیریتی شده و همین منجر به کاهش کارآمدیِ سازمان‌های عرضه‌کننده خدمات آب در این کشور می‌گردد.
8- بیش از نیمی از جمعیت ِمراکز بزرگ و رو به توسعه شهری ایران، به سیستم فاضلاب متصل نیستند و تنها ۲۵ درصد از فاضلاب در این کشور تصفیه می‌شود:
بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در مناطق شهری زندگی می‌کنند و مهاجرت‌های فزاینده مراکز شهری به این معنی است که این رقم همچنان در حال افزایش است. این شرایط، نشان‌دهنده چالش‌های مهمی در نظام توزیع آب و فاضلاب در مراکز شهری این کشور است. به‌رغم بهبودهای اخیر، کمتر از نیمی از جمعیت شهری ایران به سیستم یکپارچه فاضلاب شهری متصل هستند. چنین چیزی به این معنا است که فاضلاب مدام در حال تولید شدن است و ۷۵ درصد از آن به شکل تصفیه نشده به محیط زیست باز می‌گردد که این امر خطرات جدی را برای سلامت مردم و ارگانیسم‌ها به‌همراه دارد و این امکان تصفیه، بازیافت و استفاده مجدد منابع آبی و همچنین امکان تجدید آب‌های زیرزمینی را از میان می‌برد.
9- موقعیت جغرافیایی ایران و واقع‌شدن در نقطه اتصال برخی منابع آبی شیرین مشترک با کشورهای همسایه، نقشی حیاتی در برقراری امنیت آب و پایداری اکوسیستم‌های گسترده‌تر منطقه‌ای را به این کشور محول می‌کند:
ایران با کشورهای همسایه‌اش در بهره‌برداری از ۱۱ آبراه مهم و ۸ رود اصلی شریک است که همگی آن‌ها با چالش‌های مدیریت منابع آبی مواجه‌اند. بنابراین مدیریت تشریک مساعی در خصوص این منابع آبیِ فرامرزی ضروری به نظر می‌رسد. تلاش‌های کنونی باید به منظور گسترش رویکردهای برد-برد در میان کشورهای همسایه شامل مکانیسم‌های اشتراک‌گذاری اطلاعات، پایش منابع و مدیریت کیفیت و کمیت آب تقویت گردد.
راهکارها و نگاه به آینده
سنت دیرینه ایران در مدیریت منابع آبی و وضعیت عمومی محیط زیست، چارچوبی را مشخص می‌کند که به واسطه آن می‌توان چالش‌‎های کنونی را طریق آن شناسایی کرد. اصلاحات زیست محیطی با تمرکز بر رصد آلودگی آب و تغییرات آب و هوایی همراه با مدیریت مداوم تغییر پذیری‌های جوی، افق روشنی را ارائه می‌کنند که به واسطه آن می‌توان حفاظت از منابع را بهبود بخشید و تغییرات محیطی را پذیرفت. تاکید بر حفظ کیفیت و کمیت منابع آبی زیرزمینی اشاره‌ای واضح به اهمیت این منابع برای توسعه بلند مدت و رفاه در این کشور دارد.
1- به‌روز رسانیِ سیستم‌های آبیاری به منظور کاهش هدر رفت آب‌ها می‌تواند به کاهش هزینه‌ها سالانه معادل ۳ میلیارد دلار بینجامد:
اگر تمامی آب‌های در دسترس و اختصاص داده شده به بخش کشاورزی در ایران را بتوان ذخیره و به صورت کارا و بهینه برای آبیاری زمین‌های کشاورزی مورد استفاده قرار داد، بهره‌وری کشاورزی افزایش یافته و تغییر پذیری و نوسانات در تولید برخی کالاها کاهش می‌یابد. با این فرض، زمین‌های آبیاری شده کل، ثابت و برداشت از آب‌های زیرزمینی منوط به نظارت‌ بر این برداشت‌ها خواهد بود. آنچه که تغییر می‌کند ذخیره آب و ظرفیت تحویل آب در سیستم‌های آبیاری است. سرمایه‌گذاری‌های اخیر ایران در زیر ساخت‌های ذخیره آب در استان‌های ایلام و خوزستان نشان می‌دهد که ارتقای منابع و بهسازی زیرساخت‌های سیستم‌های آبیاری با چه نتایج مثبتی می‌تواند همراه باشد.
2- تقویت محرک‌ها و اصلاح تداوم پرداخت یارانه‌ها می‌توانند مصرف نامناسب آب را از سوی مصرف‌کنندگان خانگی به شکل قابل توجهی محدود کنند:
اصلاح یارانه انرژی ایران در سال ۲۰۱۰ نشان می‌دهد که حذف یارانه‌ها امکان‌پذیر بوده و اگر سیاست‌ها به خوبی طراحی شوند می‌توانند رفتار مصرف‌کننده را شکل دهند. این تجربه و سایر مواردی از این دست نشان می‌دهند که قیمت‌گذاری کارا و سیاست حذف یارانه‌ها موجب تعادل در بازپرداخت هزینه‌ها و بهره‌وری اقتصادی شده است. قیمت‌های منصفانه و سیاست حذف یارانه به معنای هدف‌گذاری دقیق بر اساس تغییرات قیمت‌ها(برای مثال هدف قرار دادن مشترکان پرمصرف) است و کمپین‌های عمومی باید در خصوص دلایل تغییرات قیمت و مکانیسم‌های جبرانی به ارائه توضیح بپردازند. محرک‌ها و انگیزه‌ها می‌توانند در راستای نیازهای بومی و شرایط منطقه‌ای قرار گیرند. از این دست سیاست‌ها در جریان حمایت دولت ایران از تولید برنج در استان‌های گیلان و مازندران مشاهده شد.
افزایش مناسبات، تشریک مساعی و تبادلات فرامرزی و درون استانی
با توجه به سهم بسیار بزرگ ایران از منابع آبی که بیرون از مرزهای این کشور در جریان است مدیریت هماهنگ این منابع پر اهمیت است. خصوصا هنگامی که تغییرات آب و هوایی دسترسی به این منابع آبی را کمتر پیش‌بینی پذیر می‌کند. به طور مشابه هماهنگی‌های درون استانی نیز برای دستیابی به مدیریت یکپارچه منابع آبی در داخل این کشور، کلیدی و مهم است.
1- سازماندهی مدل‌ها و بالانس‌های آبی می‌تواند ملاحظات اجتماعی- اقتصادی را در حوضچه‌ها و در سطوح شهری به منظور افزایش بهره‌وری سرمایه گذاری  و مدیریت جبران خسارات توامان مد نظر قرار دهد:
برای کشوری با تنش‌های آبی با تغییر پذیری بسیار و برای مواجهه با چالش‌های فزاینده رشد اقتصادی و رشد جمعیتی و آثار تغییرات آب و هوایی، نیاز است تا جبران خسارات مهم و تخصیص‌ها و سهم‌بندی‌ها به اولویت میان‌بخشی در این کشور بدل شود. این تصمیمات، الزامات مهمی را برای بخش‌های مربوطه به همراه دارند؛ همانند سیاست‌گذاری در راستای مشوق‌ها و سرمایه‌گذاری‌های مهم در بخش زیرساخت‌ها مانند تسهیلات انتقال آب میان حوضچه ها، نمک زدایی و بازیافت آب.
2- بهبود فرایند جمع‌آوری، پردازش و گزارش‌دهی اطلاعات به منظور پیشبرد سیاست‌های آبی و انجام سرمایه‌گذاری‌ها ضروری است:
اطلاعات، اساس اتخاذ تصمیمات صحیح در طرح‌های آبی و مدیریت منابع آبی به حساب می‌آید که این اطلاعات از نظارت‌های طولانی مدت بر متغیرهای هیدرولوژیکال، دانش بومی و مطالعات سفارشی جمع‌آوری می‌شود. اطلاعات، دارائی مشترکی است که پایه هرگونه اصلاحات معتبر و طرح‌های زیرساختی در بخش آب به حساب می‌آید. سیستم اطلاعاتی همچنین عنصری حیاتی در پیش‌بینی و پاسخ بهنگام به فجایع مربوط به این حوزه مانند سیل‌ها و خشکسالی‌ها است. به منظور برقراری ارتباط میان اطلاعات و تصمیم‌سازان نیاز است تا جمع آوری، سازماندهی و پردازش آن از طریق سازمان‌های مناسب و مسئول انجام پذیرد.
منبع: «پایش اقتصادی ایران»، بانک جهانی، بهار 2017